با سلام
شب قدره و تو ذهنم خورد این طرح رو بزنم. شعری است قابل تأمل از سعدی که خلاصه اش رو مینویسم:
بسیار سالها به سر خاک ما رود کاین آب چشمه آید و باد صبا رود
دامن کشان که میرود امروز بر زمین فردا غبار کالبدش در هوا رود
خاکت در استخوان رود ای نفس شوخ چشم ماننــد ســرمهدان که درو تــوتــــیا رود
بر سایبان حسن عمل اعتماد نیست سعدی مگر به سایهٔ لطف خدا رود
یارب مگیر بندهٔ مسکین و دست گیر کز تو کرم برآید و بر ما خطا رود
همین شعر توسط محمد اصفهانی با صدایی زیبا خوانده شده به نام "زرین کلاه"
- ۰ نظر
- ۲۸ تیر ۹۳ ، ۰۰:۵۴
- ۵۵۶ نمایش